روزهای شلوغ مامانی
سلام این روزها سرم خیلی شلوغ شده راستی آوا عسلی در راه رفتن خیلی پیشرفت کرده و دیگه تقریباً به طور کامل و بدون کمک راه می ره . من فکر می کنم آدم وقتی اولین راه رفتن های فرزندشو می بینه خستگی هاش در می ره و تازه در صحبت کردن هم خیلی پیشرفت داشته و کلماتی مثل: آب، پیشی، نی نی، پوف و... رو هم خیلی شیرین ادا می کنه و خلاصه حسابی با اداهاش دلبری می کنه. کلی هم طرفدار توی مهدکودک داره. آقا آرین جیگر هم که داره پیش دبستانی می ره و آروم آر.م داره با دسیپلین درس و مدرسه آشنا می شه و تقریباً بیشتر روزها یک تکلیف کوچولو برای انجام دادن تو خونه داره و حالا فکر کنین مامانی بیچاره با این دوتا که هر کدوم بک سازی می زنند و گه گاه دعواهای خواهر برادری ( اغلب آوا دوست داره با آرین بازی کنه و گاهی هم به وسایل اون دست می زنه و آقا آرین ما هم حسابی کفری می شه و ...) چی کار می کنه؟ راستی آخر این هفته هم تولد آرین هست و آرین جونی ما وارد ٧ سال می شه من هم طبق معمول کلی کار نکرده دارم که فکر کنم همشون به دقیقه ٩٠ برسه. سعی می کنم عکس های تولد رو زودتر روی وب بذارم. پس فعلاً تا اون موقع